برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


دریافت كد گالری عك

سفارش تبلیغ
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 26074
کل یادداشتها ها : 20
خبر مایه


1 2 >

 
وجوه اشتراک سه حادثه خونین در پایتخت

خبرگزاری رسا ـ با مضروب‌شدن علی خلیلی، طلبه جوان تهرانی، ‌‌سومین حادثه خونین پایتخت در سال 90 رقم خورد، حوادثی که وجه اشتراک هرکدام سه مورد مشخص بود «طلبه»، «نهی از منکر» و «تهران».


 علی خلیلی، طلبه جوانی که در حوزه علمیه امام خمینی(ره) منطقه ازگل تهران مشغول به تحصیل است، نیمه‌ شب شنبه 25 تیر ماه پس از حضور در مراسم جشن نیمه شعبان به همراه دو نوجوان شرکت کننده در هیئت مذهبی قصد عزیمت به سمت منزل را داشت که در چهار راه سیدالشهداء(ع) واقع در بلوار پروین تهران پارس، متوجه ایجاد مزاحمت و رفتار ناشایست سرنشینان خودروی پراید و راکب موتور سیکلتی که همراه آنان بود، نسبت به چند نفر دختر جوان با ظاهری مناسب می‌شود.

وی در اعتراض به این رفتار با اقدام ناهیانه خود از سرنشینان پراید و راکب موتورسیکلت می خواهد تا مزاحم دختران نشوند، ولی واکنش مزاحمین ناموس حمله به طلبه ناهی از منکر، بریده شدن شاهرگ وی بوسیله چاقو اتفاق افتاده که ‌‌سومین حادثه خونین پایتخت در سال 90 رقم خورد، حوادثی که وجه اشتراک هرکدام سه مورد مشخص بود«طلبه»، «نهی از منکر» و «تهران».

بنا‌بر این گزارش این طلبه جوان پس از درگیری با 6 جوان در حالت وخیم جسمی به بیمارستان عرفان منتقل می شود، که بنا بر گفته منابع آگاه علت بردن این مصدوم به بیمارستانی خصوصی بدان دلیل بوده که بیمارستان‌های رسول اکرم(ص)، امام حسین(ع)، شهدای تجریش و پارسیان از پذیرش وی امتناع کردند و از آنجاکه حال وی را وخیم تشخیص می دادند، تنها کار ممکن برای طلبه ناهی منکر را صدور گواهی فوت برای وی اعلام می کردند، در این شرایط جسم نیمه جان طلبه جوان از ساعت 12 نیمه شب تا 4 صبح بامداد در خیابان‌های پایتخت سرگردان بود و در نهایت تنها یک بیمارستان در ازای دریافت 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.

سر انجام با همراهی دوستان و نزدیکان طلبه جوان مبلغ 5 میلیون تومان فراهم شد و کارکنان بیمارستان عرفان ساعت 5 بامداد وی را به اتاق جراحی بردند، این عمل موفقیت آمیز در حالی انجام شد که طبق نظر پزشکان متخصص از آنجائی‌که طلبه جوان خونریزی شدیدی شده و از ساعت 12 تا 45 بامداد خون کمی به مغز وی رسیده این احتمال دیده می‌شود که در آینده وی دچار ضایعه مغزی بشود.

پیش از ظهر یکشنبه 26 تیر ماه مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیه‎ای در خصوص آخرین وضعیت پرونده حمله افراد شرور به یک طلبه جوان با بیان این خبر دستگیری ضاربان طلبه ناهی از منکر اعلام کرد: طی حادثه درگیری شب گذشته در حوزه کلانتری 144 جوادیه تهران‌پارس، رسیدگی به این پرونده سریعاً در دستور کار مأموران پلیس اطلاعات و امنیت فرماندهی انتظامی تهران بزرگ قرار گرفت.

بعد از ظهر همان روز حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران و استاد و مدرس طلبه جوان در حوزه علمیه امام خمینی(ره) تهران، به عیادت وی می رود، این در حالی است که طلبه ناهی از منکر هوشیاری نسبی به دست آورده و حال وی امید بخش گزارش می شود.

حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در این دیدار به بستگان حجت الاسلام خلیلی اعلام می کند، برای رسیدگی قضایی به این موضوع، از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد.

پس از این دیدار دکتر یاوری معاون درمان دانشگاه شهید بهشتی نیز به عیادت حجت الاسلام علی خلیلی آمد.

پس از انعکاس گسترده خبر عدم پذیرش طلبه جوان در بیمارستان‌های تهران در سایت ها و رسانه ها، معاونت وزارت بهداشت عصر روز یکشنبه در اظهاراتی دلگرم کننده اعلام کرد: با عوامل بیمارستان های مذکور که از پذیرش طلبه ناهی از منکر امتناع کردند به شدت برخورد می شود.

این در حالی است که برخی از نزدیکان طلبه فداکار ابراز داشته اند که با مراجعت به واحد پلیس در منطقه کلانتری ??? به ما اعلام کردند جرم در محدوده این کلانتری اتفاق نیافتاده؛ از این رو به آن‌ها ارتباطی پیدا نمی‌کند؛ به همین خاطر ما به کلانتری ??? رفتیم که آن‌ها هم خواستار نامه از دادسرا شدند! و تمام این قضایا در حالی اتفاق افتاد که ما شماره پلاک موتورسوار‌های ضارب را در اختیار داشتیم.

اما به نظر می رسد نکته ای که پس از وقوع این حوادث همواره مغفول می ماند، علت وقوع آن است، سوالی که باید بدنبال آن بود این است که چرا اینقدر هزینه امر به معرف و نهی از منکر در حوزه اجتماعی تهران گران تمام می‌شود، چه کسی مسؤول کاهش آن است؟ مسؤولان فرهنگی یا مسؤولان امنیتی! چه کسی پاسخگو است؟

  

به مناسبت سالروز حادثه خونین مسجد گوهر شاد در زمان رضا شاه قلدر:

 

گزارشی از سیر تاریخی پوشش در ایران؛
!

پوشش زن ایرانی همیشه تاریخ چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام پوششی مناسب، موقر و راحت بوده است؛ لباس‌های زنان ایرانی، از جنس بسیار مرغوب، کار شده و با رنگ‌های بسیار شاد تهیه می‌شده و تا مچ دست و پاها را می‌پوشانده است.

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو سه شنبه21-تیر-90»؛ دقیق نمی دانم چند سالش بود اما آرایش غلیظ صورتش چند سالی بزرگتر نشانش می داد، صورتش را برنزه کرده بود، یک شال حریر روی سرش گذاشته بود، سر نه، پشت سرش گذاشته بود، موهایش را دکلره کرده بود، سفیدِ سفید مثل موهای مادربزرگ ها؛ دخترک، صورتش را با آرایش رنگین کرده بود.

هم دلم می خواست نگاهش کنم و هم می ترسیدم که هر آن تکه ای بپراند، خودم را سرگرم مناظر بیرون از اتوبوس کردم اما هر از گاهی هم زیر چشمی نگاهش می کردم تا اینکه متوجه شد و با لحنی پرخاشگرانه گفت آدم ندیدی...
 
فقط چند جمله یواشکی و زیر لب جوابش را دادم، چون اگر حرفی میزدم در جواب می شنیدم؛ هرچه دلم می‌خواهد می‌پوشم؛ من می‌خواهم آزاد باشم و راحت؛ به کسی چه مربوط است که من چه می‌پوشم؛ تو را در گور من نمی‌خوابانند؛ اینها جملاتی است که شاید بارها و بارها شنیده باشیم؛ اما آیا از خود پرسیده‌اند که کدام آزادی به تو می‌گوید گوهر با ارزش وجودت را در معرض دزدادن آبرو بگذار؟!

امثال این دختر امروز در جامعه ما زیاد است.
 
مانتوهای تنگ و چسبان و بعضا نازک، شال های چند سانتی، شلوارک های کوتاه و ... چند سالی است که گریبانگیر برخی دختران ما شده است و گویا ما یادمان رفته که ایرانی هستیم و مسلمان.
 
پوشش زن ایرانی همیشه تاریخ چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام پوششی مناسب، موقر و راحت بوده است. لباس های زنان ایرانی، از جنس بسیار مرغوب، کار شده و با رنگ های بسیار شاد تهیه می‌شده و تا مچ دست و پاها را می‌پوشانده. لباسی که نشانگر وقار و حیای یک زن متمدن ایرانی در جهان است. هویت تاریخی زن ایرانی در جهان منحصر به فرد و برجسته می باشد.
 
ایرانیان از دیرباز به پاکدامنی اهمیت می‌دادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوشش‌های دیگری که موها را می‌پوشاند و سر تا پا را در بر می‌گرفت، در میان مردان ظاهر می‌شدند. در یک مهر سنگی استوانه‌ای که از دوره هخامنشی برجای مانده و اکنون در موزه لوور فرانسه نگهداری می‌شود، شاهزاده ایرانی و ندیمه‌هایش دیده می‌شود که شاهزاده خانم، چادر و ندیمه‌ها سرپوش یا سربند دارند.
 
در طرحی که روی سنگی در ارگیلی ترکیه نقش بسته است، زن ایرانی با پوشش چادر و سوار بر اسب دیده می‌شود. حتی سرپوش‌های پارچه‌ای دوره هخامنشی از زیر برف‌های منطقه پازریک روسیه پیدا شده است.

ایرانیان از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بوده‌اند. نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار کمربند، نزدیک بهشهر، یافت شده است که به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. به علاوه، در قدیمی‌ترین بخش‌های شهر باستانی شوش، که در خوزستان قرار دارد، سوزن‌های سوراخ‌دار پیدا شده است.

این دستاوردهای و نوآوری‌های دیگری که در دوران‌های بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاک ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان کرد. جالب است بدانید اسکندر مقدونی، با آن‌که به ایران حمله و آن را اشغال کرده بود، لباس ایرانی می‌پوشید.

ایرانیان نخستین مردمانی بودند که کت آستین‌دار و شلوار می‌پوشیدند. مردمان تمدن‌های دیگر، بابلی‌ها، آشوری‌ها، یونانی‌ها و رومی‌ها، شلوار نمی‌پوشیدند. ایرانیان حتی نوعی شلوار ویژه سوارکاری نیز داشتند که تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته می‌شد.
 
همه این شواهد، هویت اصیل، ایده آل و بی نظیر پوشش ایرانی را در تاریخ جهان می‌نمایاند. اما پرسش اینجاست که با این همه سابقه درخشان فرهنگی، چرا دختر ایرانی امروز، احساس بی هویتی می‌کند و دچار یک ایدئولوژی بی بند و باری می‌گردد، تا جایی که خود را همچون عروسک های غربی بزک کرده و با هزار توجیه نابخردانه در معرض نمایش عمومی می‌گذارد؟

مگر ما چه کم داریم که فرزندان ما الگوهای غربی را می‌پذیرند و دنباله روی مانکن های بی بندوبار غربی رفته‌اند. مگر نه این است که جوامع غربی تا آنجا به راه انحطاط رفته‌اند که معیارها و ارزش هایشان از اصالت اخلاق و انسانیت به قساوت امیال شهوانی و اغراض پست نفسانی رسیده است.
 
چرا برای دختر امروز ایران، ارزش ها رنگ می‌بازد، همیشه یادمان باشد که این دختران و پسران از غرب نیامده‌اند، آنها مردان مریخی و زنان ونوسی نیستند، آنها فرزندان ایران هستند، همان خواهران و برادران ما.
 
برای آنها چه کرده ایم و آنها را به چه راهی کشانده ایم. رفتار جوانان امروز ما، یک واکنش اجتماعی است به عملکرد دست اندرکاران فرهنگی ما در این سال ها. جمله‌ای می‌دیدم از بیانات رهبر معظم انقلاب که در سال های اوایل انقلاب فرموده بودند: «بازگشت به فرهنگ منحط غرب محال و محکوم است.»
 
ایشان همواره در بیاناتشان، نگران اوضاع فرهنگی کشور بوده‌اند و نسبت به برخی سیاست گذاری‌ها و حرکت های دست اندرکاران امور فرهنگی و نتایج عملکرد آنها ابراز نارضایتی نموده‌اند. حضرت آیت الله خامنه‌ای همواره این تفکر غرب را که معتقد است، زن برای حضور و فعالیت در جامعه نباید حجاب داشته باشد، مطلقا مردود دانسته و با طرح این پرسش می‌فرمایند:

«... سوال من این است که با برداشتن چادر در کشور ما زن های (پیش از انقلاب) تا چه‌اندازه در فعالیت های اجتماعی شرکت کردند؟ مگر در دوران رضاخان و پسرش، فرصتی داده شد، تا زن های ما در فعالیت های اجتماعی شرکت کنند.
 
زن های ایرانی زمانی وارد فعالیت اجتماعی شدند و کشور را با دست های توانای خود متحول کردند و مردهای این کشور را به دنبال خود به میدان مبارزه کشیدند، که چادر سرشان کردند.»

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) نیز در خصوص حجاب و شأن زن در صحیفه نور ج‏5 چنین می‌فرماید:

«... در اسلام زن باید حجاب داشته باشد... ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند.»

اسلام و فلسفه پوشش
 
شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب در این باره می‌گوید:
 
... فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی‏ دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی‏ مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او...
 
حجاب در اسلام از یک مسئله کلی‏ تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد و آن این است‏ که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به‏ محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت‏ را با لذتجوییهای جنسی به هم می‏آمیزد، اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.

با این تفاسیر آیا این مسئله آنقدر حائز اهمیت نیست که نسبت به اصلاح برخی قوانین و سیاست های فرهنگی عزم جدی داشته باشیم. به نظر می‌رسد قوای سه گانه ما باید با تعامل با یکدیگر هر چه زودتر نسبت به اصلاح وضعیت آشفته فرهنگی کشور تصمیمات عملی و جدی بگیرند.
 
ما باید نسبت به رفتار فرهنگی اجتماع خود بسیار حساس و هوشیار باشیم جامعه جوان ما تشنه آموختن و امتحان کردن است، نباید اجازه دهیم تا محصولات غربی، خوراک جوانان ما و جوانان ما، خوراک محصولات غربی گردند.
 
در فلسفه پوشش ایرانی، اصل، بر حیا، مصونیت، حفظ و مراقبت از زیبایی ست. اما در فلسفه پوشش غربی اصل بر بی قیدی، تظاهر، فریب و خود فروشی است. نوعی آزادی کاذب سیاستمدارانه برای استعمار فکری زنان.
 
خیلی از جوانان ما به دلیل بی اطلاعی از چگونگی پوشش اصیل ایرانی و نبود تعریف و اجرای مدرن این نوع پوشش در جامعه مبادرت به استفاده از پوشش های غربی نموده‌اند. با این تفاسیر اگر در جامعه ایرانی اسلامی ما برخی به این نتیجه رسیده‌اند که باید خود را نیمه عریان کنند یا لباس های بسیار تنگ غربی بپوشند، باید دید که این مسئله از کجا نشأت گرفته است./

  

ج)

 آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی‏

1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.

 

2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.

 

با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادی‏های جنسی خود تلقّی می‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏ای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار می‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی را می‏سوزاند.

 

3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیّت‏

 

دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آن‏ها کاسته می‏شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.

 

اما علت این که در اسلام   دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص   زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر   تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی  .

  4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او

 

حیا، عفاف و حجاب زن می‏تواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است. اسلام حجاب را برای محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را یر اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری منع کرده است.

 

در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه می‏باشد که در صدد کام جویی‏های آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.

 

علاوه بر مطالب فوق استاد مطهری در بیان این که چرا حجاب به زنان اختصاص یافته می گوید: اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی.

میل زن به خود آرایی از حس شکارچی‏گری او ناشی می‏شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏های بدن نما و آرایش‏های تحریک کننده به کار برند ( البته در حالت طبیعی ).

 این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‏خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است".(1) به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علت‏های این حکم است. توصیه و دستور الهی به پوشش و حجاب برای زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایی از این قبیل که تنها فریب شیطانی‏اند نمی‏باشد، بلکه در واقع برای آگاهی دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود.

  

 این کاملاً معقول است که هر چیزی ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشتری را می‏طلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شکل یک ابزار برای مطامع سودپرستان در نیاید.  به یاد داشته باشیم که  غریزه جنسی، نیرومند و عمیق است. هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‏تر  می ‏گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر می‏شود، و شهوت خود را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع نشدنی در می‏آورد.(2)

  وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده‏ای به همجنس بازی نشانه آشکاری از این حالت است. بنابراین رعایت نکردن پوشش اسلامی توسط زنان، نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسی آنان نیز می‏گردد و پس از مدتی باعث دلزدگی و بی معنایی آن خواهد شد.

 در مورد مردان نیز این گونه نیست که بتوانند با هر نوع لباسی از خانه بیرون آیند و نوع پوشش آنها می تواند به هر صورتی باشد بلکه مردان نیز در این جهت با محدودیت های خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند اما محدوده پوشش آنان به جهت حضور بیشتر در اجتماع و کارهای سخت و به جهاتی که در بالا ذکر شد با زنان متفاوت است.

جالب است بدانید مردان نیز وظیفه دارند پوشش کامل بدن خود غیر از مواردی که بطور متعارف پوشیده نمی شود را بپوشانند( مثل سر و صورت مچ دست و مقداری کمی از پا ) بنابراین پوشیدن لباسهای غیر متعارف مانند آستینهای کوتاه یا شلوارهای پاچه کوتاه یا بازگذاشتندکمه های پیراهن و امثالهم برای مردان جایز نیست.

پس می بینیم که دستورات پوششی در اسلام تا چه اندازه دقیق و حساب شده است بطوریکه اگر هر کدام از زن و مرد به وظایف پوششی خود به طور کامل رفتار کنند بسیاری از ناامنی های روانی و اجتماعی که ناشی از طغیان غرائز جنسی در اجتماع است؛ فروکش کرده و جامعه  بر اساس احترام وعفاف و امنیت، سرعت بیشتری در تکاپوی رسیدن به قله های علمی و فرهنگی و اقتصادی را پیش خواهد گرفت.

 

پی نوشت‏ها:

1. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخیص.

2. همان، ص 434.

 

 


 


 


  

یکی از علل ایجاد چنین شبهاتی عدم توجه به روحیات و خصوصیات دو جنس مرد و زن است حقیقت این است که زنان و مردان در عین اشتراک در انسان بودن و خلقت الهی از لحاظ روحیات تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند که این تفاوتها لازمه زن و مرد بودن آنهاست یعنی اگر این تفاوتها نبود، زن بودن و مرد بودن نیز معنایی نداشت . اگر قرار بود روحیات زن و مرد کاملا شبیه هم باشد هیچ گاه این دو جنس مخالف نمی توانستند در کنار یکدیگر تفاهم و لازمه ادامه زندگی و بقای نسل بشر را فراهم کنند. حکمت پروردگار متعال بر این تعلق گرفته که هر کدام به فراخور وظایف و نیازهای حیاتی خویش، استعداد و خصوصیات روحی و جسمی خاص خود را داشته باشند؛ بنابراین هر دو جنس در عین اشتراکات بطور غریزی به سمت نیازها و توانایی های خود حرکت می کنند و این مسئله نه تنها نقصی برای هیچ کدام نیست؛ بلکه نقطه عطف و نشانه کمال و زیبایی خلقت الهی است. با این اوصاف طبیعی است در میدان عمل و تکلیف هر کدام علاوه بر وظایف مشترک انسانی وظایف خاص و مشخصی نیز برای خود داشته باشند.

 

 

  اما برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:

 

1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی‏

 

بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است.

 

پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.

 

2- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان‏؛

 

نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏ای مستقیم با تفاوت‏های جسمی و روحی زن و مرد دارد.

در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز   روان‏شناسی زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏های چشمیِ شهوت‏انگیز، حساس   ترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور وسعت میدان دید گسترده   ای دارد و از سویی دیگر، ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد؛   مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّک‏های شهوانی قرار می‏گیرند   .

 . ولی در مقابل این خصوصیات مردانه ، زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏های حسی پاسخ می‏دهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.

 

از این گذشته چون هورمون‏های جنسی زن به صورت دوره‏ای ترشخ می‏شوند و به طور متفاوت عمل می‏کنند، تأثیر محرّک‏های شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.

بنابراین میزان تحریک پذیری زنان در مقابل نوع پوشش مردان و تاثیرات بصری بسیار ناچیز است در واقع حیطه تاثیر پذیری و تحریک زن مرد با یکدیگر متفاوت است و هر کدام از عزایز و خصوصیات جنسی نشات می گیرد.

این قضیه کاملا شبیه بحث آستانه شنوایی یا میزان دریافت گیرنده های رادیویی است. همانگونه که آستانه شنوایی انسان دارای محدوده خاصی است و امواج با طول موج کمتر یا بیشتر از این محدوده،تاثیری بر شنوایی انسان ندارند و گوش قادر به شنیدن نیست؛ آستانه تاثیر پذیری زن و مرد نیز در حالت طبیعی، دریافت و تاثیر پذیری خاص خود را دارند.

 

با توجه به مطالب فوق می‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم می‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم می‏ریزد.

 

اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است نه تفیک محیط زندگی و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ظابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.

اما از طرفی با کهولت سن و از دست رفتن زیبایی ها و جذابیتهای جوانی آثار و تبعات نگاه مرد  نیز فروکش کرده بطوریکه تهدید برانگیختگی و تحریک پذیری غرایز با دیدن بانوان مسن ناچیز و بی اثر می گردد و طبیعی است مکتب شکوهمند و عقلانی اسلام قانون حجاب را برای افراد سالخوده تغییر دهد و وجوب آنرا بردارد قرآن عزیز می فرماید:

 

 "وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النَّسأِ اللاّ َتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرَّجاتٍ بِزینٍَْ وَ أَنْ یَسْتَعْفَفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ الله سَمیعٌ عَلیمٌ "

 «و بر زنان از کار افتاده‏ای که امید زناشویی ندارند، گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند؛ به شرط آن که زینتی را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن برای آنان بهتر است و خدا شنوا و دانا است».

 

 امام صادق  در تفسیر آیه فوق، فرمودند: منظور از پوشش، روسری و چهارقد است. بهتر است پیر زنان نیز پوشش داشته باشند. یعنی حفظ پوشش سر و پوشاندن موهای زنان سالخورده واجب نیست و نگاه کردن بدانها بدون قصد ریبه بی اشکال است ولی سایر اندام بدن را باید بپوشانند.  

اما بهر حال حفظ عفت و پاکدامنی در هر حالی مورد تاکید و علاقه پروردگار متعال است و کسانی که شعله و روزنه ای از شوق و محبت پروردگار را به همراه دارند نباید برای رضایت نفس عزیزترین و محبوترین کس خود یعنی پروردکار عالمیان را ناخشنود سازند.

 

 


  

در اقدامی مشکوک برخی زنان بی‌حجاب با سگ در گلزار شهدا به پرسه‌زنی می‌پردازند.

 

به گزارش نشریه یالثارات، در پی غفلت مسئولین فرهنگی و نگاه سیاسی به مسائل فرهنگی، بیم آن می‌رود تا آخرین سنگرهای فرهنگی کشور در تسخیر فرهنگ مبتذل غرب درآید.گلزار شهدای بهشت زهرای تهران منزلگاه بیش از ?? هزار شهید والامقام دوران انقلاب و دفاع مقدس می‌باشد که سفارش و تاکیدشان بر حفظ انقلاب و ارزشهای آن به ویژه حفظ حجاب اسلامی بوده است.

 

اینک در این مکان مقدس و در این سنگر بزرگ فرهنگی، سربازان فرهنگ غرب با ظاهر‌های بزک کرده مشاهده شده‌اند؛ آنانی که مزار شهدا را با پارک اشتباه گرفته‌اند. مدتی قبل مشاهده شد برخی از دخترکان بی‌حجاب با همراهی وحوش (سگ) در این مکان مقدس به ویژه قطعات شهدا پرسه‌زنی و خودنمایی می‌کنند. این نوع حضور آن هم در این مکان مقدس آزردگی خاطر خانواده‌های شهدا و ایثارگران را به همراه داشته است. آیا باز هم باید سکوت کرد؟

 


 

 

 


 

 

 


 

 

 


 

 

پرواضح است که این وضعیت نشات گرفته از سیاست‌های دولت در نادیده گرفتن قانون عفاف و حجاب و همچنین عدم برخورد با بی‌حجابی در شهر می‌باشد.

 

گفتنی است گلزار شهدا، مامنی برای علاقمندان و دلسوزان ارزشهای انقلاب و اسلام و از قافله عقب‌ماندگان شهادت می‌باشد، مامنی برای آنانی که نامهربانی و بی‌مهری‌های سیاسیون برفرهنگ به ویژه عفاف و حجاب و نیز تاراج عفت و حیای زنان در خیابان بر دلشان عقده شده و قطعات شهدا را بهترین محل برای درد دل با شهدا و جلای دل می‌دانند.نگاشته شنبه 3/2/1390ساعت 6:17 صبح مهدی رهبرزارع.نقل از http://osveha.parsiblog.com/


  
+ سلام ممنون سربزن






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ            
           






برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


دریافت كد گالری عك